ترجمه و شرح (اللهم و نحن عبيدک التائقون الي وليک المذکر بک و بنبيک)
ترجمه و شرح (اللهم و نحن عبيدک التائقون الي وليک المذکر بک و بنبيک)
ترجمه و شرح (اللهم و نحن عبيدک التائقون الي وليک المذکر بک و بنبيک)
ترجمه و شرح دعاي ندبه (45)
(بار خدايا ما بندگان توائيم که مشتاق ولي تو هستيم که ما را به ياد تو و پيغمبرت مي آورد (و خلق را به ياد تو و پيغمبر تو مي آورد).
شرح- هر مؤمني که نور ايمان دلش را روشن کرده باشد محققا شوق ديدار اوليائي که او را به ياد خدا و پيغمبر مي آورند پيدا مي کند، و ديدارشان آرزوي دل اوست، و امام زمان يک چنين کسي است که مؤمن را به سوي خدا و پيغمبر خدا سوق مي دهد.
و کسي که ايمان به وجود امام غايب داشته باشد اگر به نعمت هاي کامله ي وجود آن بزرگوار متوجه شود قهرا آتش شوق ديدار او در دلش مشتعل مي گردد، و نعمت هاي وجود و ظهور آن حضرت زياد است از جمله وسليه سعادت دنيا و آخرت آدمي است که به وسيله راهنمائي او و پدران بزرگوارش صورت مي گيرد چنانکه در قرآن کريم فرمود: «يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة»- مائده: 35- (اي کساني که ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و وسيله اي براي نزديکي به او بطلبيد).
در تفسير صافي ذيل اين آيه ي مبارکه از عيون الاخبار از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آ له روايت مي کند «هم العروة الوثقي والوسيلة الي الله» آري آنان حلقه محکم و وسيله تقرب به خدا هستند. و از اين نظر قبولي اعمال هم به وسيله ولايت آنان محقق مي شود چنانکه در زيارت جامعه آمده است. «بکم تقبل الطاعة المفترضة» يعني به وسيله ي راهنمائي شما طاعت واجب قبول مي شود.
باري در کتاب المهدي در باب برکات ظهور حضرت ولي عصر «عجل الله تعالي فرجه الشريف» روايتي از ابو سعيد خدري نقل مي کند که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «بر امت من بلاي سختي نازل مي شود که سخت تر از از آن شنيده نشده، تا آن که زمين با اين وسيعي براي ايشان تنگ مي شود و جور و ظلم عالمگير مي شود و مؤمن پناهگاهي که از ظلم و ستم بدان پناهنده شود نمي يابد، آنگاه خداوند مردي از عترت مرا که قسط و عدل را در زمين رواج مي دهد همان طوري که قبل از آن ظلم و جور رواج پيد کرده بود، و ساکنان آسمان و زمين از ظهورش خوشنود مي شوند، و زمين تمام دانه هاي خود را بيرون مي فرستد و آسمان هم قطرات باران خود را پيوسته فرو فرستد».
(تو او را براي عصمت و نگهداري، و پناه دين و ايمان ما آفريدي).
شرح- البته خداوند براي اتمام حجت به بندگان خودش چنين کساني را مي آفريند تا در شدائد و سختي ها بدو پناهنده شوند همانند کودک به پدر و مادر خود، آنان هم با آغوش باز و مهر و محبت مي پذيرند و نسبت به بندگان خدا شفيت و مهربانند، و صاحب عفو و کرمند، و شايسته است که ما بندگان خدا هم محبت آنان را به دل گيريم و از جان و دل نصايح دل پذير آنان را بپذيريم.
(و او را براي ما پشتيبان و پناهگاهي اقامه نمودي و او را برانگيخته اي تا قوام و پناه خلق تو باشد).
شرح- هر مؤمن با عقيده و اعتقاد به وجود امام زمان وقتي بياد آورد غيبت چنين کسي را که خداوند متعال او را در خزانه ي قدرت خود مخزون کرده، و در آخر روزگار هنگامي که ظلم و جور عالمگير شود و اضلال شيطان صفتان رواج پيدا کند او را ظاهر خواهد نمود و وسائل پيشرفت و هدايت او را فراهم مي کند، و او را بر أريکه قدرت و رياست مي نشاند، و جهان و جهانيان را در مسير عدل و صراط مستقيم قرار مي دهد، و نتيجه خدمات و زحمات نمايندگان خدا و حجت هاي الهي را ظاهر مي سازد، بي اختيار اشک شوق از ديدگانش جاري و آرزوي ديدار و وصال او را هرچه زودتر مي طلبد.
(و او را براي مؤمنين از ما، امام و پيشوا قرار دادي).
شرح- و البته شايسته است که چنين کسي رهبر و پيشواي اهل ايمان باشد. در اين جملات ضميرها به صورت متکلم مع الغير است و از آن اين نکته به دست مي آيد که اين حاجت به درگاه حضرت احديت اختصاص به شخص دعا کننده به تنهائي ندارد، بلکه تمام مؤمنيني که با او بدين ابتلا گرفتارند، بدين آرزو دلبندند. و با اين صفات و اوصاف آن بزرگوار که خداوند متعال به او عنايت فرموده، قدر و منزلتش را غير از خدا کسي نمي داند، و نتوان فضائل آن بزرگوار را برشمرد.
(پس از طرف ما به آن حضرت سلام و تحيت برسان).
شرح- لغت «تحيت» اصل آن از کلمه «حي» يعني زنده و سرزنده، به معني درود و شاد باش و يک نوع اعظام و اکرام است. و اصولا سلام کردن باعث فرح است و سروري در قلب طرف ايجاد مي کند و در حقيقت دعائي است که سلامتي و آسايش طرف خواسته مي شود و جمله ي «سلام عليک» مي فهماند که از جانب من هم ضرر و بدي به تو نخواهد رسيد، و تو از سوي من در امن و اماني، و رسم و متعارف است که اگر کسي در اثر دوري مکان و يا بعد زمان نتواند به شخص مورد علاقه اش، شفاها سلام کند، به شخص امين و مورد وثوق خود توصيه مي کند که سلام مرا به آن دوست من برسان چنانکه در مجلد 11 بحار ص 63 (1) از جابر انصاري نقل شده که پيغمبر اکرم به او فرمود: «جابر عمر تو طولاني مي شود، و فرزندم باقر را خواهي ديد و سلام مرا به او برسان جابر گويد چون زمان او را درک کردم خدمت او رسيدم و سلام پيغمبر را به او رساندم، آن بزرگوار هم در جواب فرمود: «يا جابر علي أبي رسول الله السلام مادام السموات و الارض و عليک يا جابر بما بلغت السلام» (2)
در تفسر قمي ذيل آيه ي شريفه: «و اذا حييتم بتحية فحيوا بأحسن منها» (3) از صادقين عليهما السلام روايت کرده مراد از تحيت در اين آيه، هم سلام و هم نيکي هاي ديگر است، و از اين نظر از آيه مبارکه و حديث ذيل آن استفاده مي شود که اگر کسي به وسيله اي سلام براي طرف برساند براي طرف واجب است که جواب سلام او را بدهد.
پس کسي که از خدا مسألت مي کند که سلام مرا به مولاي من برساني يقينا اين سلام؛ به او خواهد رسيد. و به مقتضاي فرمان خدا در قرآن کريم و عطوفت و شفقت آن بزرگوار به دوستانش جواب خواهد فرمود. و مؤيد اين مطلب روايتي است که شيخ حر عاملي (رضوان الله عليه) در کتاب وسائل الشيعه از جابر بن يزيد جعفي نقل مي کند که امام باقر عليه السلام فرمود: «که فرشته اي از فرشتگان از خدا خواست که گوش شنواي بندگان را هم به او عطا کند، و خداوند هم به او عطا فرمود از اين جهت هيچ مؤمني نيست که بر پيغمبر و آل پيغمبر صلوات و سلام بفرستد مگر آنکه آن فرشته گويد و عليک السلام، سپس آن فرشته به پيغمبر گويد يا رسول الله فلان کس به شما سلام رسانده. رسول خدا هم در جواب مي گويد و عليه السلام».
و چون مؤمنين راهي براي ابلاغ سلام به مولاي خود بهتر و شايسته تر از درگاه خداوند ندارند لذا از او مسألت مي کنند که سلام ما را به او برسان، و خداوند هم به مفاد آيه ي کريمه ي: «و الله رؤف بالعباد»- 207، و آل عمران: 30- و آيه ي «ادعوني استجب لکم»- مؤمن: 60- دعاي آنان را اجابت نموده و سلام آنان را ميرساند هر چند سلام به اولياي خدا بدون واسطه هم انجام مي شود چون حضور و غيابي نيست هم چنانکه در زيارت مأثوره وارد شده است.
از جمله در کتاب نجم الثاقب از کتاب جمال الاسبوع سيد ابن طاووس خواندن اين زيارت و سلام را روز جمعه براي آن حضرت نقل نموده، و ما آن را در اينجا مي آوريم و شايسته است که خوانده شود: «السلام عليک يا حجة الله في ارضه، السلام عليک يا عين الله في خلقه، السلام عليک يا نور الله الذي به يهتدي المهتدون و يفرج به عن المومنين، السلام عليک ايها المهذب الخائف، السلام عليک ايها الولي الناصح، السلام عليک يا سفينة النجاة، السلام عليک يا عين الحياة، السلام عليک صلي الله عليک و علي آل بيتک الطيبن الطاهرين، السلام عليک عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهور الامر، السلام عليک يا مولاي أنا مولاک عارف بأوليک و اخريک، أتقرب الي الله بک و بآل بيتک، و أنتظر ظهورک و ظهور الحق علي يدک، و أسأل الله أن يصلي علي محمد و آل محمد، و أن يجعلني من المنتظرين لک و التابعين و الناصرين لک علي أعدائک، و المستشهدين بين يديک في جملة أوليائک، يا مولاي يا صاحب الزمان صلوات الله عليک و علي آل بيتک، هذا يوم الجمعة و هو يومک المتوقع فيه ظهورک و الفرج فيه للمومنين علي يدک و قتل الکافرين بسيفک، و أنا يا مولاي فيه ضيفک و جارک، و أنت يا مولاي کريم من اولاد الکرام، مأمور بالضيافة و الاجارة فأضفني و أجرني صلوات الله عليک و علي أهل بيتک الطاهرين».
(پروردگارا و بدين وسيله مزيد کرامت ما گردان يعني به وسيله اين ابلاغ سلام کرامت ما را زياد گردان).
شرح- وقتي کسي به کسي سلام کند و يا به وسيله اي سلام خود را ابلاغ نمايد. اين سلام يک نوع ارتباطي بين طرفين سلام ايجاد مي کند، که آن باعث لطف و محبت و مزيد کرامتي از طرف مقابل نسبت به سلام کننده مي شود، و اين تحيت و سلام کاشف از محبت اوست لذا مؤمنان از خداوند متعال زيادتي اين کرامت را مسألت مي نمايند.
/خ
(بار خدايا ما بندگان توائيم که مشتاق ولي تو هستيم که ما را به ياد تو و پيغمبرت مي آورد (و خلق را به ياد تو و پيغمبر تو مي آورد).
شرح- هر مؤمني که نور ايمان دلش را روشن کرده باشد محققا شوق ديدار اوليائي که او را به ياد خدا و پيغمبر مي آورند پيدا مي کند، و ديدارشان آرزوي دل اوست، و امام زمان يک چنين کسي است که مؤمن را به سوي خدا و پيغمبر خدا سوق مي دهد.
و کسي که ايمان به وجود امام غايب داشته باشد اگر به نعمت هاي کامله ي وجود آن بزرگوار متوجه شود قهرا آتش شوق ديدار او در دلش مشتعل مي گردد، و نعمت هاي وجود و ظهور آن حضرت زياد است از جمله وسليه سعادت دنيا و آخرت آدمي است که به وسيله راهنمائي او و پدران بزرگوارش صورت مي گيرد چنانکه در قرآن کريم فرمود: «يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة»- مائده: 35- (اي کساني که ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و وسيله اي براي نزديکي به او بطلبيد).
در تفسير صافي ذيل اين آيه ي مبارکه از عيون الاخبار از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آ له روايت مي کند «هم العروة الوثقي والوسيلة الي الله» آري آنان حلقه محکم و وسيله تقرب به خدا هستند. و از اين نظر قبولي اعمال هم به وسيله ولايت آنان محقق مي شود چنانکه در زيارت جامعه آمده است. «بکم تقبل الطاعة المفترضة» يعني به وسيله ي راهنمائي شما طاعت واجب قبول مي شود.
باري در کتاب المهدي در باب برکات ظهور حضرت ولي عصر «عجل الله تعالي فرجه الشريف» روايتي از ابو سعيد خدري نقل مي کند که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «بر امت من بلاي سختي نازل مي شود که سخت تر از از آن شنيده نشده، تا آن که زمين با اين وسيعي براي ايشان تنگ مي شود و جور و ظلم عالمگير مي شود و مؤمن پناهگاهي که از ظلم و ستم بدان پناهنده شود نمي يابد، آنگاه خداوند مردي از عترت مرا که قسط و عدل را در زمين رواج مي دهد همان طوري که قبل از آن ظلم و جور رواج پيد کرده بود، و ساکنان آسمان و زمين از ظهورش خوشنود مي شوند، و زمين تمام دانه هاي خود را بيرون مي فرستد و آسمان هم قطرات باران خود را پيوسته فرو فرستد».
(تو او را براي عصمت و نگهداري، و پناه دين و ايمان ما آفريدي).
شرح- البته خداوند براي اتمام حجت به بندگان خودش چنين کساني را مي آفريند تا در شدائد و سختي ها بدو پناهنده شوند همانند کودک به پدر و مادر خود، آنان هم با آغوش باز و مهر و محبت مي پذيرند و نسبت به بندگان خدا شفيت و مهربانند، و صاحب عفو و کرمند، و شايسته است که ما بندگان خدا هم محبت آنان را به دل گيريم و از جان و دل نصايح دل پذير آنان را بپذيريم.
(و او را براي ما پشتيبان و پناهگاهي اقامه نمودي و او را برانگيخته اي تا قوام و پناه خلق تو باشد).
شرح- هر مؤمن با عقيده و اعتقاد به وجود امام زمان وقتي بياد آورد غيبت چنين کسي را که خداوند متعال او را در خزانه ي قدرت خود مخزون کرده، و در آخر روزگار هنگامي که ظلم و جور عالمگير شود و اضلال شيطان صفتان رواج پيدا کند او را ظاهر خواهد نمود و وسائل پيشرفت و هدايت او را فراهم مي کند، و او را بر أريکه قدرت و رياست مي نشاند، و جهان و جهانيان را در مسير عدل و صراط مستقيم قرار مي دهد، و نتيجه خدمات و زحمات نمايندگان خدا و حجت هاي الهي را ظاهر مي سازد، بي اختيار اشک شوق از ديدگانش جاري و آرزوي ديدار و وصال او را هرچه زودتر مي طلبد.
(و او را براي مؤمنين از ما، امام و پيشوا قرار دادي).
شرح- و البته شايسته است که چنين کسي رهبر و پيشواي اهل ايمان باشد. در اين جملات ضميرها به صورت متکلم مع الغير است و از آن اين نکته به دست مي آيد که اين حاجت به درگاه حضرت احديت اختصاص به شخص دعا کننده به تنهائي ندارد، بلکه تمام مؤمنيني که با او بدين ابتلا گرفتارند، بدين آرزو دلبندند. و با اين صفات و اوصاف آن بزرگوار که خداوند متعال به او عنايت فرموده، قدر و منزلتش را غير از خدا کسي نمي داند، و نتوان فضائل آن بزرگوار را برشمرد.
(پس از طرف ما به آن حضرت سلام و تحيت برسان).
شرح- لغت «تحيت» اصل آن از کلمه «حي» يعني زنده و سرزنده، به معني درود و شاد باش و يک نوع اعظام و اکرام است. و اصولا سلام کردن باعث فرح است و سروري در قلب طرف ايجاد مي کند و در حقيقت دعائي است که سلامتي و آسايش طرف خواسته مي شود و جمله ي «سلام عليک» مي فهماند که از جانب من هم ضرر و بدي به تو نخواهد رسيد، و تو از سوي من در امن و اماني، و رسم و متعارف است که اگر کسي در اثر دوري مکان و يا بعد زمان نتواند به شخص مورد علاقه اش، شفاها سلام کند، به شخص امين و مورد وثوق خود توصيه مي کند که سلام مرا به آن دوست من برسان چنانکه در مجلد 11 بحار ص 63 (1) از جابر انصاري نقل شده که پيغمبر اکرم به او فرمود: «جابر عمر تو طولاني مي شود، و فرزندم باقر را خواهي ديد و سلام مرا به او برسان جابر گويد چون زمان او را درک کردم خدمت او رسيدم و سلام پيغمبر را به او رساندم، آن بزرگوار هم در جواب فرمود: «يا جابر علي أبي رسول الله السلام مادام السموات و الارض و عليک يا جابر بما بلغت السلام» (2)
در تفسر قمي ذيل آيه ي شريفه: «و اذا حييتم بتحية فحيوا بأحسن منها» (3) از صادقين عليهما السلام روايت کرده مراد از تحيت در اين آيه، هم سلام و هم نيکي هاي ديگر است، و از اين نظر از آيه مبارکه و حديث ذيل آن استفاده مي شود که اگر کسي به وسيله اي سلام براي طرف برساند براي طرف واجب است که جواب سلام او را بدهد.
پس کسي که از خدا مسألت مي کند که سلام مرا به مولاي من برساني يقينا اين سلام؛ به او خواهد رسيد. و به مقتضاي فرمان خدا در قرآن کريم و عطوفت و شفقت آن بزرگوار به دوستانش جواب خواهد فرمود. و مؤيد اين مطلب روايتي است که شيخ حر عاملي (رضوان الله عليه) در کتاب وسائل الشيعه از جابر بن يزيد جعفي نقل مي کند که امام باقر عليه السلام فرمود: «که فرشته اي از فرشتگان از خدا خواست که گوش شنواي بندگان را هم به او عطا کند، و خداوند هم به او عطا فرمود از اين جهت هيچ مؤمني نيست که بر پيغمبر و آل پيغمبر صلوات و سلام بفرستد مگر آنکه آن فرشته گويد و عليک السلام، سپس آن فرشته به پيغمبر گويد يا رسول الله فلان کس به شما سلام رسانده. رسول خدا هم در جواب مي گويد و عليه السلام».
و چون مؤمنين راهي براي ابلاغ سلام به مولاي خود بهتر و شايسته تر از درگاه خداوند ندارند لذا از او مسألت مي کنند که سلام ما را به او برسان، و خداوند هم به مفاد آيه ي کريمه ي: «و الله رؤف بالعباد»- 207، و آل عمران: 30- و آيه ي «ادعوني استجب لکم»- مؤمن: 60- دعاي آنان را اجابت نموده و سلام آنان را ميرساند هر چند سلام به اولياي خدا بدون واسطه هم انجام مي شود چون حضور و غيابي نيست هم چنانکه در زيارت مأثوره وارد شده است.
از جمله در کتاب نجم الثاقب از کتاب جمال الاسبوع سيد ابن طاووس خواندن اين زيارت و سلام را روز جمعه براي آن حضرت نقل نموده، و ما آن را در اينجا مي آوريم و شايسته است که خوانده شود: «السلام عليک يا حجة الله في ارضه، السلام عليک يا عين الله في خلقه، السلام عليک يا نور الله الذي به يهتدي المهتدون و يفرج به عن المومنين، السلام عليک ايها المهذب الخائف، السلام عليک ايها الولي الناصح، السلام عليک يا سفينة النجاة، السلام عليک يا عين الحياة، السلام عليک صلي الله عليک و علي آل بيتک الطيبن الطاهرين، السلام عليک عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهور الامر، السلام عليک يا مولاي أنا مولاک عارف بأوليک و اخريک، أتقرب الي الله بک و بآل بيتک، و أنتظر ظهورک و ظهور الحق علي يدک، و أسأل الله أن يصلي علي محمد و آل محمد، و أن يجعلني من المنتظرين لک و التابعين و الناصرين لک علي أعدائک، و المستشهدين بين يديک في جملة أوليائک، يا مولاي يا صاحب الزمان صلوات الله عليک و علي آل بيتک، هذا يوم الجمعة و هو يومک المتوقع فيه ظهورک و الفرج فيه للمومنين علي يدک و قتل الکافرين بسيفک، و أنا يا مولاي فيه ضيفک و جارک، و أنت يا مولاي کريم من اولاد الکرام، مأمور بالضيافة و الاجارة فأضفني و أجرني صلوات الله عليک و علي أهل بيتک الطاهرين».
(پروردگارا و بدين وسيله مزيد کرامت ما گردان يعني به وسيله اين ابلاغ سلام کرامت ما را زياد گردان).
شرح- وقتي کسي به کسي سلام کند و يا به وسيله اي سلام خود را ابلاغ نمايد. اين سلام يک نوع ارتباطي بين طرفين سلام ايجاد مي کند، که آن باعث لطف و محبت و مزيد کرامتي از طرف مقابل نسبت به سلام کننده مي شود، و اين تحيت و سلام کاشف از محبت اوست لذا مؤمنان از خداوند متعال زيادتي اين کرامت را مسألت مي نمايند.
پي نوشت ها:
1. مجلد 46 چاپ جديد 223 نقل از علل الشرايع.
2. يعني اي جابر به پدرم رسول خدا براي هميشه سلام باد و به تو که سلام را ابلاغ کردي.
3. سوره ي نساء آيه 86. يعني «هرگاه به شما تحيت گفتند شما هم به طرز بهتري تحيت را جواب دهيد. يا آنکه همان تحيت را رد کنيد، البته خدا حساب همه چيز را دارد».
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}